متولد مرداد

درخت دلتنگ تبر شد وقتی پرنده ها سیمهای برق را به شاخه هایش ترجیح دادند

متولد مرداد

درخت دلتنگ تبر شد وقتی پرنده ها سیمهای برق را به شاخه هایش ترجیح دادند

هویت من!

بی اندازه دلتنگ “خودم”هستم

آری”خودم”
همان موجود لطیفی که در انزوای باید و نبایدهای بیهوده اسیرش کرده ام!
همان که گاه گاهی همراه من نیست
نه اینکه نخواهد با من باشد
نه،من پنهانش می کنم …
هراس داوریهای این همه ناداور مرا به پنهان کردنش وامیدارد؟!
اما بی او،خلا عمیق وگسترده ی وجودم هرگز پرنمی شود …
بی او شاید مرا خوب بپندارند…
اما خوب بودنی که حاصل نبودن “خودم “باشد به چه دردم می خورد؟
هرگز آرامش و آزادیم نمی بخشد!
هرگز شادم نمی کند …
و شادی و آرامش و آزادی معنای زندگی من است
هویت من است!
پس “خودم”را بیرون می کشم از اسارت قانونهای نانوشته ی بی معنا …
و او را همراه و همنفس لحظه هایم می کنم
تا به خدا برسم …
چون می دانم “خدا ” در “خودم” حضور دارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.