رام کنندگان حیوانات سیرک برای
مطیع کردن فیلها از ترفند ساده ای استفاده می کنند.زمانی که حیوان هنوز بچه
است، یکی از پاهای او را به تنه درختی می بندند. حیوان جوان هر چه تلاش می
کند نمی تواند خود را از بند خلاص کند اندک اندک این عقیده که تنه درخت
خیلی قوی تر از اوست در فکرش شکل می گیرد. وقتی حیوان بالغ و نیرومند شد
،کافی است شخصی نخی را به دور پای فیل ببندد و سر دیگرش را به شاخه ای گره
بزند. فیل برای رها کردن خود تلاشی نخواهد کرد .پای ما نیز ، همچون
فیلها،اغلب با رشته های ضعیف و شکننده ای بسته شده است ، اما از آنجا که از
بچگی قدرت تنه درخت را باور کرده ایم، به خود جرات تلاش کردن نمی دهیم،
غافل از اینکه: برای به دست آوردن آزادی، یک عمل جسورانه کافیست…!
آره ... تو زندگی خیلی از محدودیت ها واقعا وجود ندارن ، و در واقع این خودمون هستیم که خودمون رو محدود می کنیم . چون یه بار شکست می خوریم ، فورا برچسب غیر ممکن روش میزنیم و تا آخر عمر خودمون رو محدود می کنیم که نمی تونم .
اگر مشکل هم باشد حالا چه ریز و چه درشت.شاید یه مشکل خیلی بزرگ باشه اما انسان برای زندگی درست شده و باید آینده رو از دست نده
قشنگ بود. من هم تصمیم دارم به گذشته نه فکر کنم نه حسرتش رو بخورم. دو سه روزیه وبلاگم رو هم راه انداخته ام.
ممنون.البته نباید فراموش کنیم که از اشتباهاتمون باید درس بگیریم.