-
تغییرات بزرگ
پنجشنبه 9 آبان 1392 21:19
وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیرو از خارج می شکند ، یک زندگی به پایان می رسد. وقتی تخم مرغ به وسیله نیروئی از داخل می شکند ، یک زندگی آغاز می شود. تغییرات بزرگ همیشه از داخل انسان آغاز می شود
-
چه تلخ است...
سهشنبه 23 مهر 1392 15:21
"هست"را اگر قدر ندانی میشود"بود"وچه تلخ است, "هست"کسی "بود" شود...
-
آغوش
سهشنبه 23 مهر 1392 15:16
آغوش کسی را دوست دارم که بوی بی کسی بدهد نه بوی هرکسی.......
-
همه مردادی ها...
یکشنبه 21 مهر 1392 23:08
همه مردادی ها شیرن (نه اون شیر هااااا، این شیر) شیر هم که، خودتون می دونید، شیره دیگه و شیر هم که نر و ماده نداره
-
کثیف ترین...
یکشنبه 21 مهر 1392 01:21
کثیف ترین چاپلوسی، زمانیست که مردی ب خاطر طبیعی ترین نیازش، با دروغ ب معصومی بگوید :"دوستت دارم"...
-
بوووی دوووود
یکشنبه 21 مهر 1392 01:06
بوی دود می آید... به گمانم جماعتی پای دنیای مجازی میسوزانند " عمر خویش را "
-
من هستم و ...
جمعه 19 مهر 1392 23:54
هوا چقدر خوب و دو نفره ست … من هستم و خدا … و در جاده ی زندگی ، صورتم مهمان نسیمی که معطر شده از امید … به خودم میگم : هیچ چیز ارزش این رو نداره که دستم رو از دستان مهربون خدا بکشم بیرون و بگذارم تو دست غیر خدا … راستی اونکه دستان مهربان خدا رو به غیر او فروخت غیر از افسوس چه چیزی رو بدست آورد ؟
-
اگر...
جمعه 19 مهر 1392 23:51
«اگر تنهاترین تنها شوم، باز خدا هست، او جانشین همه نداشتن هاست.نفرین و آفرینها بی ثمر است.اگر تمامی گرگها هار شوند و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد، تو مهربان جاودان آسیب ناپذیر من هستی.ای پناه ابدی! تو میتوانی جانشین همه بی پناهیها شوی.»
-
تنهاتر!!!
جمعه 19 مهر 1392 23:43
می گـــویـنـد هـــــر چــقـــدر آنـلایــــن تـر باشــــــی، تنهـــــاتـــری راســـــــت مـــی گــــویـنــد ایــن روزهـــــــــــــا مـــودم رایــانـــه ی مـــــن در حـــــال ســـــوخـــتن اســـــــت از بـــــس کــــه داغ مــــی شــــــــود از بــــــس که بـــیـــچــــاره جــــــور تــنـــهــایی مــــن را می کـــشــــد...
-
نــگــاه
سهشنبه 16 مهر 1392 02:26
-
آزاد
سهشنبه 16 مهر 1392 02:15
-
کلبه سوخته...
دوشنبه 15 مهر 1392 20:56
تنها بازمانده یک کشتی شکسته به جزیره کوچک خالی از سکنه افتاد او بادلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد و اگر چه روزها افق را بدنبال یاری رسانی از نظر میگذراند اما کسی نمی امد سرانجام خسته و از پا افتاده موفق شد از تخته پاره ها کلبه ای بسازد تا خود را از عوامل زیانبار محافظت کند و داراییهای اندکش رادر آن نگه دارد اما...
-
انجام ندادن...
دوشنبه 15 مهر 1392 01:14
برای رسیدن به آرامش نباید حتما کاری انجام داد اتفاقا گاهی اوقات یه کارایی رو نباید انجام بدم مثلا: بهتره که به بعضی جاها سر نزنم بهتره که بعضی آهنگ ها رو گوش ندم آها بهتره که دیگه از افتر شیوم استفاده نکنم یا حتی بعضی برنامه ها رو نبینم شماره پلاک بعضی شهرا هم باید فراموش کنم و یه سری کارای دیگه... .............. آره...
-
شاید فردا
دوشنبه 15 مهر 1392 01:03
هر روز که میگذره حالم عوض می شه یه روز خوب و آروم یه روز دیگه عصبی و کلافه یه روز هم که فقط حرص خوردن و این روزها همین جور تکرار می شن اما با احساس های متفاوت .............................. شاید فردا آروم باشم. م.ن
-
زمانبندی خدا
یکشنبه 14 مهر 1392 13:23
زمانبندی خدا بی نظیر است، نه هیچگاه دیر نه هیچگاه زود کمی بردباری می طلبد و ایمان بسیار، اما ارزش انتظار را دارد…
-
آرزو
یکشنبه 14 مهر 1392 13:17
تمام خوبی ها را برایت آرزو می کنم، نه خوشی ها را زیرا خوشی آن است که تو می خواهی و خوبی آن است که خدا برای تو می خواهد…
-
سکوت
یکشنبه 14 مهر 1392 01:46
سکوت همیشه از روی رضایت نیست. گاهی نشانه اعتراض است! گاهی مودبانه خفه شدن است! .. گاهی از روی بی تفاوتی است! گاهی فداکاری و از خودگذشتگی است! و چقدرآزاردهنده است این آخری
-
اولین روز بارانی...
یکشنبه 14 مهر 1392 01:36
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟ غافلگیر شدیم چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم و به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم دومین روز بارانی چطور؟ پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم سعی می کردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود و سومین روز چطور؟ گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری چتر را...
-
گـاهـی اوقـات . . .
یکشنبه 14 مهر 1392 00:13
گـاهـی اوقـات . . . هـمـه چـیـز دسـت بـه دسـت ِ هـم مـیـدن تـا تـ ـو را غـرق در رویـاهـا و خـاطـراتـت کـنـن. . . یـه آهـنـگ پـیـشـواز . . . ۲ خـط شـعـر . . . کـمـی هـوای بـهـاری . . . یـک وجـب پـیـاده رو . . . آهـنـگـی کـه دانـشـجـو خـونـه بـغـلـی گـوش مـیـدن . . . ۲ کـلـمـه حـرف . . . بـوی ِ یـه عَـطـر خـاص . . ....
-
کم باش…!؟
یکشنبه 14 مهر 1392 00:03
کم باش…!؟ اصلا هم نگران کم شدنت نباش…! اونی که اگه کم باشی…گمت کنه….! همونیه که اگه زیاد باشی…!!حیفت میکنه…
-
تصور...
جمعه 12 مهر 1392 10:58
-
آزار...
جمعه 12 مهر 1392 10:48
-
تعجب نکن
پنجشنبه 11 مهر 1392 22:48
آدمــیــســـت دیـگــــــر اگـــــر روزی دیــدی تـمــــام دوسـتـت دارم هـــــا عـــشـــــق بـازی هــــا و ثـانـیــه بـه ثـانـیـه ی آن احــــســـــاســــــی کــــه مـیـگــفــــت؛ آخــــــرش شـــد : ازت مـتـنـفـــــــرم اصــــــلا تـعـجـــــب نــــکـــــــن…..!
-
دلقک
چهارشنبه 10 مهر 1392 23:28
روزی مردی نزد پزشک روانشناس معروف شهر خود رفت. وقتی پزشک او را دید دلیل آمدنش را پرسید، مرد رو به پزشک کردو از غم های بزرگی که در دل داشت برای دکتر تعریف کرد. مرد گفت: دلم از آدم ها گرفته از دروغگویی ها، از دورویی ها، از نامردی ها، از تنهایی، از خیلی ها از… مرد ادامه داد و گفت: از این زندگی خسته شده ام، از این دنیا...
-
نا بلد؟؟؟!!!
چهارشنبه 10 مهر 1392 23:25
کوچه ها را بلد شدم خیابانها را مغازه ها را رنگ های چراغ راهنمایی را جدول ضرب را و دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمیشوم اما … هنوز گاهی میان آدمها گم میشوم آدمها را بلد نیستم!!!
-
زیر باران
چهارشنبه 10 مهر 1392 23:21
زیر باران بیا قدم بزنیم حرف نشنیده ای به هم بزنیم نو بگوییم و نو بیندیشیم عادت کهنه را به هم بزنیم وز باران کمی بیاموزیم که بباریم و حرف کم بزنیم کم بباریم اگر، ولی همه جا عالمی را به چهره نم بزنیم چتر را تا کنیم و خیس شویم لحظه ای پشت پا به غم بزنیم قلم زندگی به دست دل است زندگی را بیا رقم بزنیم سخن از عشق خود به خود...
-
احساسم...
چهارشنبه 10 مهر 1392 23:18
احساسم را نمی فروشم؛ . . . حتی به بالاترین بها! . . . ولی . . . آنگونه که بخواهم خرج میکنم . . . .،برای آنهایی که لایق هستند .
-
از روی بدشانسی یا خوش شانسی؟
چهارشنبه 10 مهر 1392 00:21
در روزگاری کهن پیرمردی روستا زاده ای بود که یک پسر و یک اسب داشت . روزی اسب پیرمرد فرار کرد و همه همسایگان برای دلداری به خانه اش آمدند و گفتند : عجب شانس بدی آوردی که اسب فرار کرد ! روستا زاده پیر در جواب گفت : از کجا می دانید که این از خوش شانسی من بوده یا بد شانسی ام ؟ و همسایه ها با تعجب گفتند ؟ خب معلومه که این...
-
قسمتی از دیالوگ ماندگار پرویز پرستویی در فیلم مارمولک
سهشنبه 9 مهر 1392 23:50
شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد اما درهای رحمت خداوند همیشه به روی شما باز است … و این قدر به فکر راه های دررو نباشید … !! خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست خدا، خدای آدم های خلافکار هم هست فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمیگذارد او: اند ِ لطافت اند ِ بخشش اند ِ بیخیال شدن اند ِ چشم پوشی و رفاقت است …...
-
«««««««زیباترین قسم»»»»»»»
سهشنبه 9 مهر 1392 23:40
نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچیک از مردم این آبادی… به حباب نگران لب یک رود قسم، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، غصه هم می گذرد، آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند… لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.