-
یه لحظه هایی
پنجشنبه 31 مرداد 1392 01:33
یه لحظه هایی تو زندگی هست ... که سرجمع چند دقیقه هم نیستا ...! اما یه عمر یادش آدم رو داغون میکنه ...! دآشتی از این لحظه ها ؟
-
ﺟـــﻨــــﺲ ﺍﺭﺯﻭﻥ
پنجشنبه 31 مرداد 1392 01:22
ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﯽ ﺑﺎ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﭘﺴﺮ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺕ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ ... ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺗﻮ ﺯﺩﻥ ﻭ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ ... ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﮐﻪ ﭼﭗ ﭼﭗ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﻭ ﻣﯿﺮﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﺕ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻭ ﺩﻟﺖ ﺧﻮﺷﻪ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﺕ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺣﺴﻮﺩﯾﺸﻮﻥ ﺷﺪﻩ ... ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻧﻤﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ ﺳﺮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ، ﺑﺮﺍﺕ ﺻﻒ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﻭﮐﯿﻒ ﻣﯿﮑﻨﯽ...
-
شــــــــگفتــــــــا
چهارشنبه 30 مرداد 1392 00:24
شــــــــگفتــــــــا ؛ از مـــن کـــــــــه تـــَـــــّو کـُـــلم بـــر مــــــردم اســــــــــت و تــَـــو قـُــــعـــــم از” خــــــــــدا ” شـــــگفـــــتـــــا ؛ از مــــــن کــــه هـــرآنــــــچـــــه خــواســتـــــه ام، کـــرده ام، با لفـــــظ اگــــر” خــــدا “بـــــخواهــــد…! شـــــــگفتـــــــا ؛ از مـــــن...
-
لحظه ای آرامــش
چهارشنبه 30 مرداد 1392 00:13
آدم برفــی هم که باشی دلت میخواهد کسـی در آغوشت بگیرد دلت میخواهد یک نفر کنارت باشد تا گرمت کند ، تا آرامت کند مهم نیست آب شدن… نیست شدن… مهم آن آرامــش است حتـی برای چند لحظه …!
-
اگر...
سهشنبه 29 مرداد 1392 23:58
اگر کسی بیش از حد می خندد، حتا به مسائل خیلی ساده و معمولی؛او از درون به شدت اندوهگین است.. اگر کسی بیش از حد میخوابد، مطمئن باشید که او احساس تنهایی میکند. اگر کسی کمتر حرف میزند و یا در زمان حرف زدن بسیار سریع صحبت میکند؛ این بدان معنیست که رازی برای پنهان کردن دارد. اگر کسی قادر نیست بگرید، او شخصیتی ضعیف است....
-
درک
یکشنبه 27 مرداد 1392 00:28
روزگاری در جزیره ای زیبا تمام حواس زندگی می کردند : شادی ، غم ، غرور ، عشق و … روزی خبر رسید که به زودی جزیره به زیر آب خواهد رفت پس همه ی ساکنین جزیره قایق هایشان را مرمت کردند و جزیره را ترک کردند . اما عشق مایل بود تا آخرین لحظه باقی بماند چرا که او عاشق جزیره بود ! وقتی جزیره به زیر آب فرو می رفت عشق از ثروت که با...
-
سختترین و قشنگترین؟؟؟!!!
شنبه 26 مرداد 1392 23:58
جغدی روی کنگرههای قدیمی دنیا نشسته بود. زندگی را تماشا میکرد.رفتن و رد پای آن را.و آدمهایی را میدید که به سنگ و ستون، به در و دیوار دل میبندند. جغد اما میدانست که سنگها ترک میخورند، ستونها فرو میریزند، درها میشکنند و دیوارها خراب میشوند. او بارها و بارها تاجهای شکسته، غرورهای تکه پاره شده را لابهلای...
-
پادشاه و مانع
شنبه 26 مرداد 1392 02:14
در زمانهای قدیم، پادشاهی تخته سنگی را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکسِالعمل مردم را ببیند، خودش را جایی مخفی کرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بیتفاوت از کنار تخته سنگ میگذشتند … بسیاری هم غرولند میکردند که این چه شهری است که نظم ندارد. حاکم این شهر عجب مرد بیعرضهای است و… با وجود این هیچ کس...
-
توکل
شنبه 26 مرداد 1392 02:00
توکل یعنی اجازه دادن به خداوند که خودش تصمیم بگیرد! تو فقط بخواه و آرزو کن اما پیشاپیش شاد باش! و ایمان داشته باش که رویاهایت هم چون بارانی در حال فرو ریختنند! پیشاپیش شاد باش و شکر گذار چرا که خداوند نه به قدر رویاها بلکه به اندازه ایمان و اطمینان توست که می بخشد!
-
خانه تکانی دل
جمعه 25 مرداد 1392 01:51
دلـت را بتـکان … غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن دلت را بتکان … اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین بگذار همانجا بماند … فقط از لا به لای اشتباه هایت، یک تجربه را بیرون بکش ! قاب کن و بزن به دیوار دلت … دلت را محکم تر اگر بتکانی تمام کینه هایت هم می ریزد و تمام آن غم های بزرگ و همه حسرت ها و آرزوهایت … باز هم محکم...
-
تـعطیــل است
جمعه 25 مرداد 1392 01:46
می دانی یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی تـعطیــل است و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت باید به خودت استراحت بدهی دراز بکشی دست هایت را زیر سرت بگذاری به آسمان خیره شوی و بی خیال ســوت بزنی در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند آن وقت با خودت بگویـی بگذار منتـظـر بمانند ….
-
نگاه درست !!!؟؟؟؟
جمعه 25 مرداد 1392 01:42
مرد را به عقلش نه به ثروتش زن را به وفایش نه به جمالش دوست را به محبتش نه به کلامش عاشق را به صبرش نه به ادعایش مال را به برکتش نه به مقدارش خانه را به آرامشش نه به اندازه اش اتومبیل را به کاراییش نه به مدلش غذا را به کیفیتش نه به کمیتش درس را به استادش نه به سختیش دانشمند را به علمش نه به مدرکش مدیر را به عمل کردنش...
-
محرم دل
جمعه 25 مرداد 1392 01:37
چه حس قشنگیه وقتی میشی محرم دل یکی… یکی که بهش اعتماد داری… بهت اعتماد داره… از دلتنگی هاش برات میگه …از دلتنگی هات براش میگی… آروم میشه…آروم میشی.. حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه… این حس مثل قطره های باران پاکه…!!
-
چشم در راه
جمعه 25 مرداد 1392 01:05
ترا من چشم در راهم شباهنگام که می گیرند در شاخ (( تلاجن )) سایه ها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم ترا من چشم در راهم . شباهنگام ، در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سر و کوهی دام گرم یاد آوری یا نه ، من از یادت نمی کاهم ، ترا من چشم در راهم .
-
قصه انسان
جمعه 25 مرداد 1392 00:55
قصه یک دل است و یک نردبان ! قصه بالا رفتن قصه هزار راه و یک نشانی قصه پله پله تا خدا قصه جستجو … قصه هر کجا تا او قصه انسان ، قصه پیله است و پروانه ! قصه تنیدن و شکافتن … من اما هنوز اول قصه ام ایستاده روی اولین پله نشانی گم کرده ام با دو بال ناتمام و یک آسمان خدایــــــــــــــــــــــــــــــا دست دلم را میگیری ؟
-
ابـهام
جمعه 25 مرداد 1392 00:53
سـلام! حال هـمـه ما خـوب اسـت ملالی نیـسـت جــز گـم شدنِ گاه به گاهِ خیــالی دور، که مــردم به آن شادمانیِ بی سبـب میـگویـند با این همه عمری اگر بـاقی بود طوری از کنارِ زندگی میگذرم که نه زانویِ آهویِ بیجفت بلرزد و نه این دلِ ناماندگارِ بیدرمان! … راستــی خبــرت بـدهم خواب دیــدهام خانـه ای خـریـدهام بـیپـرده،...
-
من اگر...
سهشنبه 22 مرداد 1392 23:15
من اگر عاشقانه می نویسم ، نه عاشقـم !، نه شکست خورده ... فقط می نویسم تا عشق یاد قلبم بمانـد ...!! در ایـن ژرفای دل کندن ها و عادت ها و هوس ها ، فقـط تمـرین آدم بـودن میکنم .
-
خودخواهی
سهشنبه 22 مرداد 1392 01:06
در وجود هر یک از ما خائنی بنام خودخواهی وجود دارد که فقط در برابر تملق و چاپلوسی نرم می شود . پل والری
-
ایــن زنـــــدگــــی ِ مـن اســت !
سهشنبه 22 مرداد 1392 01:04
فقط با سایه ی خودم خوب میتوانم حرف بزنم ، اوست که مرا وادار به حرف زدن می کند ، فقط او میتواند مرا بشناسد ، او حتماً می فهمد ... می خواهم عصاره ، نه ، شراب تلخ زندگی خودم را چکه چکه در گلوی خشک سایه ام چکانیده به او بگویم: " ایــن زنـــــدگــــی ِ مـن اســت ! " صادق هدایت
-
دروغ
دوشنبه 21 مرداد 1392 02:37
-
برخی آدمها
دوشنبه 21 مرداد 1392 01:52
برخی آدمها [ تنها ] به یک دلیل از مسیر زندگی ما می گذرند [ تا ] به ما درسهایی بیاموزند ؛ که اگر می ماندند هرگز [ آن درسها را ] یاد نمی گرفتیم … زنده یاد خسرو شکیبایی
-
اینجا سکوت مطلق!!!
دوشنبه 21 مرداد 1392 01:47
بعضی وقتا سکوت میکنی چون اینقدر رنجیدی که نمی خوای حرفی بزنی … بعضی وقتا سکوت میکنی چون واقعآ حرفی واسه گفتن نداری … گاه سکوت یه اعتراضه… گاهی هم انتظار … اما بیشتر وقتا سکوت … واسه اینه که هیچ کلمه ای نمی تونه غمی رو که توو وجودت داری ، توصیف کنه …!
-
حُسن تنهایی...
دوشنبه 21 مرداد 1392 01:43
خوبیه تنهایی اینه که : از هیچی دیگه نمیترسی .. حتی از اینکه کسی ترکت کنه … واسه خودت زندگی میکنی و به حرف دیگران هم کاری نداری … یادت میوفته خدایی هم داری و میتونی باهاش درد و دل کنی …
-
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﯾﮏ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ....
دوشنبه 21 مرداد 1392 01:09
*” ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﯾﮏ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﻓﻘﻂ ﺳﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺻﻔﺤﻪ ﺳﻔﯿﺪ ، *** ﺑﺪﺍﻧﯽ *ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻪ ! . . . ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺷﺪ ! ﺗﺎ ﺑﻐﺾ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻟﺮﺯﯾﺪﻥ ﭼﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﺑﻔﻬﻤﺪ ! ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻟﺮﺯﯾﺪ ! ﺑﻔﻬﻤﺪ ! ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﻔﻬﻤﺪ ! ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺷﺪ ! ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﮔﯿﺮ ﺷﺪﯼ ! ﺑﻔﻬﻤﺪ ! ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺴﯽ...
-
عدالت
دوشنبه 21 مرداد 1392 00:46
نمــ ـیدانم عــ ـدالت بود یا خیــ ـانت وقــ ـتی نوشــ ـت دوســ ـتت دارم وبــرای چند نــفر فرســ ـتاد
-
قید
دوشنبه 21 مرداد 1392 00:44
از انسان های احساساتی بیشتر بترسید؛ آن ها قادرند ناگهانی٬ . . دیگر گریه نکنند؛ دوست نداشته باشند؛ و قید همه چیز را بزنند٬ . . حتی زندگی…!
-
رکورد
دوشنبه 21 مرداد 1392 00:42
اسم هر دویمان را در گینس ثبت می کنند! تو در دروغ گفتن رکورد زدی… من در باور کردن…!!!
-
تاریخ انقضاء
شنبه 19 مرداد 1392 03:14
-
نفر بعد.....
شنبه 19 مرداد 1392 02:47
آخَر بازے است... سُڪ سُڪ... پیבایت ڪَردم... آنج ا ٬٬٬ בر آغوش او...
-
میخ و سنگ
شنبه 19 مرداد 1392 02:19
عمری چکش برداشتم و بر سر میخی که روی سنگ بود کوبیدم اکنون میفهمم که هم چکش خودم بودم و هم میخ و هم سنگ... "فرانتس کافکا"